معجزه‌‌ی شاعری‌

سمت آغوش تو هرچند خطر بسیار است

هرکجا سرو قدی هست تبر بسیار است

سایه ی این همه شک کشته یقین‌هایم را

بس که در کار تو اما و اگر بسیار است

دل به بزم من و غم در شب هجران بسپار

می اگر نیست ولی خون جگر بسیار است

حال من ، حال عجیبیست پس از دیدن تو

مرهمی نیست بر این زخم و شرر بسیار است

ای دلارام ترین معجزه‌‌ی شاعری‌ام

طبع خشکیده ولی دیده‌ی تر بسیار است


منتشر شده

در

توسط

برچسب‌ها:

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *