دسته: اشعار
-
قفس
وقتی قفس، جای دوتامون بود پرواز ، تو ذهنم توقف کرد جای همین بالای زخمیمو رویای رَنگینت تصرف کرد… پرواز راهِ آخر ما بود واسه رهایی از تو این لونه اما ندوستیم که بالامون پروازُ خوب یادش نمیمونه .
-
دوستت دارم
چه کسی میفهمد غم پنهان همین شعرم را,,,؟! که نه بر لب جاریست و نه از من دور است, چه کسی در گوشت غم من میخواند؟! یا از آن طرز نگاه حسرتِ عشق مرا میچیند؟ جای من را چه کسی میگیرد؟ وقتی از خلوت خود بیزاری یا برایت گوید “دوستت دارم و تو ,,,!..ً