• شبانه

    شبانه لحظه ای بال بزن مثل کبوتر غزلم مثل ققنوس درا از دل دفتر غزلم دو سه خط اشک بریز ای قلم هم بغضم تا…

  • دختر نازک‌دلِ مغرورِ احساسی

    نمی‌بینی که در سینه دلی آتشفشان دارم نمی‌دانی که بغض‌ سینه سوز بی‌امان دارم ؟ منم آن دختر نازک‌دلِ مغرورِ احساسی که با شب گریه…

  • آزادی

    آزادی بی تو ته مانده ی خاکستری سیگارم سوختم تا جسدم را به زمین بگذارم درد یعنی که ندانی و ندانند که من چه امیدی…

  • نگین گوشواره

    هزار بغض فرو خورده ام ز گهواره نشسته ام سرِ راه جهانِ پتیاره ! هزار دشمن خونی، هزار دردِ مگو هزار زخم دهان بسته‌ی جگرپاره…

  • دلشوره‌

    من بودم و غروب و خیابان ادامه داشت هاشورهای ممتد باران ادامه داشت در امتداد مقصد دنباله‌دار شهر تنهایی منی که کماکان ادامه داشت دلشوره‌های…

  • یک زن

    پشت تمام خنده های من یک “زن” میان گریه ایستاده زخمای سرسام آور قلبش معلونترین لبخند و فریاده انگار از زن تا خود خنده یک…

  • شیرین و فرهاد

    نشست در تب شعرم، زنی شبیه خودم زنی که در همه حالش تورا نبرد از یاد دوباره از تو نوشتم، و باز پرسیدم چگونه  قصه…

  • آهو فراری

    گفتم کمی قدم بزنم در کنار تو این من! منِ گرفته‌ی در گیر و دار تو دستم به پای سرو بلندت نمی‌رسد ای هر چه…

  • موجی خیره

    رد پایی مانده بر شعر و شراب کیستم؟ مثل موجی خیره سر در پیچ و تاب کیستم! با نگاه آینه هر دم غریبی میکنم، مانده‌ام…

  • حوا

    تا در بهشت خواستنت پا گذاشتم خود را و هرچه غیر تو را جا گذاشتم تکرار عامدانه‌ی دنیای سیب بود پا جای پای حضرت حوا…